پرداختن به حقوق قانونی کودکان از مسائل نسبتا فراموش شده جامعه ماست.با این حال توجه به این موضوع خوشبختانه در چند سال اخیر روند دلگرم کننده ای داشته است و این نتیجه فعالیت تشکلهای غیردولتی وآگاهی رسانیها دردهه اخیر است. مونیکا نادی،کارشناس ارشدحقوق خصوصی و وکیل پایه یک دادگستری است که سالهاست درزمینه موضوع کودکان فعالیت میکند. وی به عنوان عضو تشکل حمایت ازحقوق کودکان به صورت تخصصی فعالیت مدنی خود را ادامه میدهد. گفت و گوی «قانون » را با وی در زمینه فعالیتهای مدنی شخصی وگروهی اش میخوانید.
لطفا زمینه فعالیت خود وتشکلی که عضو آن هستید را معرفی کنید.
انجمن حمایت از حقوق کودکان فعالیتهای گسترده ومتنوعی در راستای حمایت از کودکان در شرایط دشوارانجام میدهد. ارائه خدمات مددکاری،روانشناسی وآموزشی به کودکان عمده این فعالیتها را تشکیل میدهد.ضمنا بخشی از فعالیتهای انجمن به ارائه معاضدتهای حقوقی به کودکان دررویارویی با سیستم قضایی اختصاص دارد.این معاضدتها شامل ارائه مشاورههای حقوقی و قبول وکالت رایگان کودکان بزه دیده ،کودکان معارض قانون وکودکان در معرض خطر است.ازطرف دیگر انجمن سعی دارد با آشکار سازی نقاط ضعف قوانین این حوزه و خلأهای موجود درروند قانونگذاری موثرواقع شودو پروسه تصویب قوانین را به سمت انطباق هر چه بیشتر باپیمان نامه جهانی حقوق کودک سوق دهد.
ضرورت فعالیت در این حوزه را توضیح دهید.
من با توجه به اینکه به حرفه وکالت اشتغال دارم و به این حوزه علاقهمندم، در این بخش با انجمن همکاری دارم. من معتقدم که کودکان به عنوان بیدفاع ترین و آسیب پذیرترین قشر جامعه نیازمند حمایتهای همه جانبه ای هستند.ازطرف دیگر فقدان قانونی جامع و مانع در حوزه حقوق کودک، پیچیدگیها و تشریفات قضایی واداری حاکم بر فرآیند دادرسی، کودکان مواجه با سیستم قضایی را نیازمند حمایتهای بیشتر میکند که این حمایتها اعم از حق بهره مندی کودک از دادرسی منصفانه و حق قضاوت شدن بر اساس قوانین عادلانه است.
چرا شخصا تصمیم به فعالیت مدنی و انتخاب این حوزه از فعالیت در جامعه مدنی گرفتید؟
من همیشه به نهادهای مدنی و حضوروفعالیت آنها در جامعه باورداشتم وبه نظرم نهادهای مدنی میتوانند کارکردموثری درارتقای وضعیت جامعه داشته باشندوالبته اعتقاد به تعامل میان جامعه مدنی ودولت به جای تضاد آنها دارم.از طرف دیگر حقوق کودک شاخه ای از فعالیتهای اجتماعی است که امکان تاثیر گذاری درآن بسیار بیشتراز سایر حوزههاست.کودکان توانمند جامعه را به سمت پیشرفت سوق میدهند. بایدذکرکنم که متاسفانه به مسائل کودکان کمتر پرداخته شده است و به همین خاطر پرداختن به مسائل کودکان میتواندزمینه بهبود شرایط را فراهم کند.
آیا آماری از تعداد و وضعیت تشکلهای غیردولتی فعال در حوزه کودکان و حقوق کودک در ایران وجود دارد؟
به طور کلی آمار تاسیس و فعالیت نهادهای مدنی حوزه کودک، رشد قابل ملاحظه ای داشته است. خوشبختانه در حوزه حقوق کودک، حساسیتهایی ایجاد شده و تشکلهایی شکل گرفته که به نظر من قابل تقدیر است. هرچند تاثیر گذاری همه این تشکلهامحل تردید است. عدم دریافت حمایتهای مالی کافی،داوطلبانه بودن فعالیت اعضا و محدودیتهای قانونی تشکلها،عملکرد آنها را محدود کرده وشاهد این هستیم که برخی از این نهادها نمیتوانند در زمینه توانمند سازی کودکان،کاری انجام دهند و صرفا خدمات موردی به تعداد محدودی از کودکان ارائه میدهند.
آیا تشکلهای حقوقی و شهروندی بهخصوص در حوزه کاری کودکان و حقوق آنها دارای شبکههای ارتباطی و بانک اطلاعاتی قوی هستند؟
یکی از نقاط ضعف فعالیتهای تشکلها در همین موضوع است، هرچند تلاشهای پراکندهای در این حوزه صورت گرفته اما به نظر من این تلاشها ناموفق بوده است،البته محدودیت امکانات ارتباطی وفضای مناسب از عوامل بنیادین در این خصوص بوده است.
آیا ارتباط و تعاملی بین تشکلهای شهروندی و حقوقی به خصوص در حوزه کاری شما با سازمانها و نهادهای بین المللی مرتبط در این حوزه وجود دارد؟ در این زمینه چه همکاریهایی صورت میگیرد؟
متاسفانه در این خصوص محدودیتهای بسیاری وجود دارد وهرگونه تعامل مثبت وسازنده با نهادهای بین المللی ،تشکلها را با مشکلاتی مواجه میکند که در نتیجه منجر به صرفنظر کردن از همکاریها میشود ولی اغلب همکاریها در حوزه کودکان به آموزش و خدمات آموزشی اختصاص دارد که میتواند منتقل تجربیات متفاوتی باشد.
موارد ومثالهایی از موفقیتهای خود وتشکل متبوعتان درحوزه کودکان بیان کنید. به طور مشخص،آیا موفق به تغییر قوانین و اصلاح آنها در زمینه کودکان شده اید؟
آنچه ما انجام داده ایم در مرحله اول ایجاد حساسیت نسبت به مسائل کودکان بوده که این مهم اتفاق افتاده است .در حوزه قوانین کودک نیز در چند سال اخیر تحول مثبتی رخ داده که از نظرمن تاثیر فعالیت تشکلها دراین حوزه کاملا مشهود بوده؛ قانون مجازات اسلامیمصوب سال ۹۲ تغییرات اصولی داشته و امکان حذف مجازات قصاص برای کودکان را فراهم آورده است. قانون آیین دادرسی کیفری هم رشد چشمگیری داشته، قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست تغییرات عمده ای را ایجاد کرده و مهمتر از همه و به نظرمن چشمگیرترین دستاورد فعالیت تشکلهای حقوق کودک در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بروز کرده که در این لایحه به سازمانهای مردم نهاد اجازه حضور درمراجع قضایی و دفاع از کودک و دخالت در دادرسی کودکان در معرض خطر را داده که واقعا نقطه عطفی محسوب میشود .هرچند هنوز با فقدان قانون جامع و مانع و عدم اجرای صحیح قوانین موجود در حوزه حقوق کودک مواجه هستیم ولی حسب ظواهر در مسیر درستی قرار داریم.
چه قدمیدر راه اطلاع رسانی به جامعه و مردم در حوزه اختصاصی خود برداشتهاید؟نتیجه این تلاشها چه بوده است؟
همانطور که پیشتر خدمتتان عرض کردم ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسائل کودکان جز اهداف اولیه و اساسی هر تشکلی از جمله تشکل متبوع من میباشدوتلاشهای بسیاری در این خصوص صورت گرفته از تدوین کتابچههای کوچک که مشتمل بر اهم موضوعات و مسائل حقوقی کودکان میباشدتاانتشار بیانیههادرواکنش به بروز وقایع ومناسبتها همگی موید تلاش در راستای اطلاعرسانی است که علاوه برافزایش آگاهی عمومیو بعضاواکنشهای عمومیاعتماد جامعه به این تشکل را افزایش داده است .
مهمترین مشکلات و موانع فعالیت شما در جامعه چیست؟
مشکلات عمدهای در اخذ مجوز و تمدید مجوزفعالیت وجود دارد که هر ساله وقت و انرژی عمده ای را از اعضا مصرف میکند و مانع همکاریهای دوره ای با برخی نهادها و سازمانها میشود، ازمهمترین موانع گسترش فعالیتهای هر تشکل مدنی محسوب میشود. هر چندمن با نظارت بر نهادهای مدنی موافقم اما این نظارتها بعضا به دخالت در نحوه وانجام امور منجر میشود و بسیار بازدارنده است. البته لازم به ذکر است که از نگاه من تعامل ارگانهای دولتی با سازمانها ی مدنی رو به بهبود است . من شاهد برخوردهای مثبت در مراجع قضایی و اداری با نمایندگان تشکلهای مدنی هستم که البته تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد.
تا چه میزان از فرصت رسانهها و نشریات درراه تغییرافکار عمومیدرحوزه خاص خوداستفاده کرده ایدومیکنید؟
رسانههاونشریات مهمترین وموثرترین ابزار سازمانها و تشکلهای غیر دولتی در ارتباط با جامعه محسوب میشوندو به طور خاص تشکلهای حقوق کودک با تمام توان ازاین ابزار استفاده کرده اند.ارزیابی من از تعامل رسانهها و تشکلهامثبت هست.
به صورت کلی ارزیابی شما از تغییر نظر و آگاهی جامعه درباره حقوق کودک در اثر فعالیت تشکلهای مردمیچیست؟ آیا این تشکلها موثر واقع شده اند؟
تشکلها در حد ممکن تغییرات لازم را ایجاد کردهاند.البته تلاش تشکلها منوط به عوامل دیگری از جمله مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز هست. پذیرش تغییرات در برخی موارد بسیار سخت است.البته از نظر من درجامعه کنونی حساسیتهای لازم نسبت به حقوق کودک ایجاد شده و خوشبختانه چون این حوزه فاقد برخی حساسیتها و مشکلات خاص سایر حوزههای فعالیتهای مدنی هست، تشکلهای این حوزه درایجاد تغییرورشد موثرند .من مهمترین دستاورد فعالیتهای تشکلها را آشنایی اغلب افراد جامعه باواژه حقوق کودک میدانم که درگذشته واژه غریبی مینمود. بنابراین تاثیرتشکلهادرجامعه غیرقابل انکار است .
مهمترین ضعف خود تشکلهای غیردولتی فعال در حوزه شما چیست؟
عدم تعامل میان تشکلهای فعال درحوزه حقوق کودک گاهی منجر به این میشود که تمرکزتشکلها بر برخی مسائل کم و به آنها کمتر پرداخته شودکه تعامل بیشتروهمکاری تشکلهای همسو میتوانددررفع این معضل وتعریف محدوده فعالیت آنها موثر باشد. ازسوی دیگر متاسفانه برخی فعالیتها ازسوی تشکلها به لحاظ تکیه این نهادها برفعالیت داوطلبانه تکمیل نمیشودوجذب و استفاده ازداوطلبان از نقاط ضعف نهادهای مدنی محسوب میشود.
با توجه به روی کارآمدن دولت روحانی،آیا گشایشی برای فعالیت شما بهوجود آمده است؟
از نظر من هر چند تغییراتی ایجاد شده و عملکرد کلی سازمانها تسهیل شده اما این تغییرات محسوس نیست. دولت دغدغههای دیگری دارد که برایش در اولویت قرار دارد و هنوز نگاه کلانی به این حوزه ندارد . پیش نویس قانون تشکلهای اجتماعی مدنی از ایرادات عمده ای برخوردار است که نه تنها ازتغییرات نگرش دولت خبر نمیدهد بلکه گویای اعمال محدودیتهای بیشتر برای تشکلهاست. حداقل انتظارتشکلهای مدنی ازدولت، حمایت وکمک رسانی است چراکه آنچه تشکلها انجام میدهند در واقع بخشی از وظایف دولت است وتشکلها باانجام آن حمایت خود از دولت را اثبات میکنندوانجام امور را برای دولت تسهیل مینمایند.
ارزیابی شما از چشم انداز فعالان وتشکلهای غیردولتی حوزه کودکان و حقوق آنها در آینده چیست؟
من امیدوارم پیش نویس قانون تشکلهای اجتماعی مدنی که درحال حاضر مطرح است با تغییرات اساسی در نگرش و مواجهه با سازمانهای مردم نهاد به صحن مجلس برود. من در عین حالی که به ضرورت وجود قانون خاص و قابل اتکا در این خصوص اعتقاد دارم با اعمال هر گونه محدودیت به بهانه نظارت مخالفم.سختگیریهای این لایحه در اعطای مجوزفعالیت به نهادهای مدنی و دخالتهای متعدددررونداجرای وظایف این نهادها میتواندمخرب وتهدیدکننده باشد وازرشدفعالیت نهادها جلوگیری کند که البته این به معنای مخالفت با نظارت بر این نهادها نیست.
به هر حال در صورت برداشتن محدودیتها، زمینه فعالیت تشکلها میتواند گسترش یابد و به تعامل آنها با دولت کمک کند. هر چند تشکلها روزبهروز در جامعه بیشتر شناخته میشوند و توانسته اند اعتماد عمومیرا جلب کنند که این خودش چشمانداز مثبتی راپیش روقرار میدهد خاصه آنکه درحوزه کودک ، نگرش مثبتی ایجاد شده است وسمت وسوی حرکت همه نهادها به تحقق هر چه بیشتر حقوق کودک تمایل نشان میدهد .
لطفا زمینه فعالیت خود وتشکلی که عضو آن هستید را معرفی کنید.
انجمن حمایت از حقوق کودکان فعالیتهای گسترده ومتنوعی در راستای حمایت از کودکان در شرایط دشوارانجام میدهد. ارائه خدمات مددکاری،روانشناسی وآموزشی به کودکان عمده این فعالیتها را تشکیل میدهد.ضمنا بخشی از فعالیتهای انجمن به ارائه معاضدتهای حقوقی به کودکان دررویارویی با سیستم قضایی اختصاص دارد.این معاضدتها شامل ارائه مشاورههای حقوقی و قبول وکالت رایگان کودکان بزه دیده ،کودکان معارض قانون وکودکان در معرض خطر است.ازطرف دیگر انجمن سعی دارد با آشکار سازی نقاط ضعف قوانین این حوزه و خلأهای موجود درروند قانونگذاری موثرواقع شودو پروسه تصویب قوانین را به سمت انطباق هر چه بیشتر باپیمان نامه جهانی حقوق کودک سوق دهد.
ضرورت فعالیت در این حوزه را توضیح دهید.
من با توجه به اینکه به حرفه وکالت اشتغال دارم و به این حوزه علاقهمندم، در این بخش با انجمن همکاری دارم. من معتقدم که کودکان به عنوان بیدفاع ترین و آسیب پذیرترین قشر جامعه نیازمند حمایتهای همه جانبه ای هستند.ازطرف دیگر فقدان قانونی جامع و مانع در حوزه حقوق کودک، پیچیدگیها و تشریفات قضایی واداری حاکم بر فرآیند دادرسی، کودکان مواجه با سیستم قضایی را نیازمند حمایتهای بیشتر میکند که این حمایتها اعم از حق بهره مندی کودک از دادرسی منصفانه و حق قضاوت شدن بر اساس قوانین عادلانه است.
چرا شخصا تصمیم به فعالیت مدنی و انتخاب این حوزه از فعالیت در جامعه مدنی گرفتید؟
من همیشه به نهادهای مدنی و حضوروفعالیت آنها در جامعه باورداشتم وبه نظرم نهادهای مدنی میتوانند کارکردموثری درارتقای وضعیت جامعه داشته باشندوالبته اعتقاد به تعامل میان جامعه مدنی ودولت به جای تضاد آنها دارم.از طرف دیگر حقوق کودک شاخه ای از فعالیتهای اجتماعی است که امکان تاثیر گذاری درآن بسیار بیشتراز سایر حوزههاست.کودکان توانمند جامعه را به سمت پیشرفت سوق میدهند. بایدذکرکنم که متاسفانه به مسائل کودکان کمتر پرداخته شده است و به همین خاطر پرداختن به مسائل کودکان میتواندزمینه بهبود شرایط را فراهم کند.
آیا آماری از تعداد و وضعیت تشکلهای غیردولتی فعال در حوزه کودکان و حقوق کودک در ایران وجود دارد؟
به طور کلی آمار تاسیس و فعالیت نهادهای مدنی حوزه کودک، رشد قابل ملاحظه ای داشته است. خوشبختانه در حوزه حقوق کودک، حساسیتهایی ایجاد شده و تشکلهایی شکل گرفته که به نظر من قابل تقدیر است. هرچند تاثیر گذاری همه این تشکلهامحل تردید است. عدم دریافت حمایتهای مالی کافی،داوطلبانه بودن فعالیت اعضا و محدودیتهای قانونی تشکلها،عملکرد آنها را محدود کرده وشاهد این هستیم که برخی از این نهادها نمیتوانند در زمینه توانمند سازی کودکان،کاری انجام دهند و صرفا خدمات موردی به تعداد محدودی از کودکان ارائه میدهند.
آیا تشکلهای حقوقی و شهروندی بهخصوص در حوزه کاری کودکان و حقوق آنها دارای شبکههای ارتباطی و بانک اطلاعاتی قوی هستند؟
یکی از نقاط ضعف فعالیتهای تشکلها در همین موضوع است، هرچند تلاشهای پراکندهای در این حوزه صورت گرفته اما به نظر من این تلاشها ناموفق بوده است،البته محدودیت امکانات ارتباطی وفضای مناسب از عوامل بنیادین در این خصوص بوده است.
آیا ارتباط و تعاملی بین تشکلهای شهروندی و حقوقی به خصوص در حوزه کاری شما با سازمانها و نهادهای بین المللی مرتبط در این حوزه وجود دارد؟ در این زمینه چه همکاریهایی صورت میگیرد؟
متاسفانه در این خصوص محدودیتهای بسیاری وجود دارد وهرگونه تعامل مثبت وسازنده با نهادهای بین المللی ،تشکلها را با مشکلاتی مواجه میکند که در نتیجه منجر به صرفنظر کردن از همکاریها میشود ولی اغلب همکاریها در حوزه کودکان به آموزش و خدمات آموزشی اختصاص دارد که میتواند منتقل تجربیات متفاوتی باشد.
موارد ومثالهایی از موفقیتهای خود وتشکل متبوعتان درحوزه کودکان بیان کنید. به طور مشخص،آیا موفق به تغییر قوانین و اصلاح آنها در زمینه کودکان شده اید؟
آنچه ما انجام داده ایم در مرحله اول ایجاد حساسیت نسبت به مسائل کودکان بوده که این مهم اتفاق افتاده است .در حوزه قوانین کودک نیز در چند سال اخیر تحول مثبتی رخ داده که از نظرمن تاثیر فعالیت تشکلها دراین حوزه کاملا مشهود بوده؛ قانون مجازات اسلامیمصوب سال ۹۲ تغییرات اصولی داشته و امکان حذف مجازات قصاص برای کودکان را فراهم آورده است. قانون آیین دادرسی کیفری هم رشد چشمگیری داشته، قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست تغییرات عمده ای را ایجاد کرده و مهمتر از همه و به نظرمن چشمگیرترین دستاورد فعالیت تشکلهای حقوق کودک در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان بروز کرده که در این لایحه به سازمانهای مردم نهاد اجازه حضور درمراجع قضایی و دفاع از کودک و دخالت در دادرسی کودکان در معرض خطر را داده که واقعا نقطه عطفی محسوب میشود .هرچند هنوز با فقدان قانون جامع و مانع و عدم اجرای صحیح قوانین موجود در حوزه حقوق کودک مواجه هستیم ولی حسب ظواهر در مسیر درستی قرار داریم.
چه قدمیدر راه اطلاع رسانی به جامعه و مردم در حوزه اختصاصی خود برداشتهاید؟نتیجه این تلاشها چه بوده است؟
همانطور که پیشتر خدمتتان عرض کردم ایجاد حساسیت درجامعه نسبت به مسائل کودکان جز اهداف اولیه و اساسی هر تشکلی از جمله تشکل متبوع من میباشدوتلاشهای بسیاری در این خصوص صورت گرفته از تدوین کتابچههای کوچک که مشتمل بر اهم موضوعات و مسائل حقوقی کودکان میباشدتاانتشار بیانیههادرواکنش به بروز وقایع ومناسبتها همگی موید تلاش در راستای اطلاعرسانی است که علاوه برافزایش آگاهی عمومیو بعضاواکنشهای عمومیاعتماد جامعه به این تشکل را افزایش داده است .
مهمترین مشکلات و موانع فعالیت شما در جامعه چیست؟
مشکلات عمدهای در اخذ مجوز و تمدید مجوزفعالیت وجود دارد که هر ساله وقت و انرژی عمده ای را از اعضا مصرف میکند و مانع همکاریهای دوره ای با برخی نهادها و سازمانها میشود، ازمهمترین موانع گسترش فعالیتهای هر تشکل مدنی محسوب میشود. هر چندمن با نظارت بر نهادهای مدنی موافقم اما این نظارتها بعضا به دخالت در نحوه وانجام امور منجر میشود و بسیار بازدارنده است. البته لازم به ذکر است که از نگاه من تعامل ارگانهای دولتی با سازمانها ی مدنی رو به بهبود است . من شاهد برخوردهای مثبت در مراجع قضایی و اداری با نمایندگان تشکلهای مدنی هستم که البته تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد.
تا چه میزان از فرصت رسانهها و نشریات درراه تغییرافکار عمومیدرحوزه خاص خوداستفاده کرده ایدومیکنید؟
رسانههاونشریات مهمترین وموثرترین ابزار سازمانها و تشکلهای غیر دولتی در ارتباط با جامعه محسوب میشوندو به طور خاص تشکلهای حقوق کودک با تمام توان ازاین ابزار استفاده کرده اند.ارزیابی من از تعامل رسانهها و تشکلهامثبت هست.
به صورت کلی ارزیابی شما از تغییر نظر و آگاهی جامعه درباره حقوق کودک در اثر فعالیت تشکلهای مردمیچیست؟ آیا این تشکلها موثر واقع شده اند؟
تشکلها در حد ممکن تغییرات لازم را ایجاد کردهاند.البته تلاش تشکلها منوط به عوامل دیگری از جمله مسائل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز هست. پذیرش تغییرات در برخی موارد بسیار سخت است.البته از نظر من درجامعه کنونی حساسیتهای لازم نسبت به حقوق کودک ایجاد شده و خوشبختانه چون این حوزه فاقد برخی حساسیتها و مشکلات خاص سایر حوزههای فعالیتهای مدنی هست، تشکلهای این حوزه درایجاد تغییرورشد موثرند .من مهمترین دستاورد فعالیتهای تشکلها را آشنایی اغلب افراد جامعه باواژه حقوق کودک میدانم که درگذشته واژه غریبی مینمود. بنابراین تاثیرتشکلهادرجامعه غیرقابل انکار است .
مهمترین ضعف خود تشکلهای غیردولتی فعال در حوزه شما چیست؟
عدم تعامل میان تشکلهای فعال درحوزه حقوق کودک گاهی منجر به این میشود که تمرکزتشکلها بر برخی مسائل کم و به آنها کمتر پرداخته شودکه تعامل بیشتروهمکاری تشکلهای همسو میتوانددررفع این معضل وتعریف محدوده فعالیت آنها موثر باشد. ازسوی دیگر متاسفانه برخی فعالیتها ازسوی تشکلها به لحاظ تکیه این نهادها برفعالیت داوطلبانه تکمیل نمیشودوجذب و استفاده ازداوطلبان از نقاط ضعف نهادهای مدنی محسوب میشود.
با توجه به روی کارآمدن دولت روحانی،آیا گشایشی برای فعالیت شما بهوجود آمده است؟
از نظر من هر چند تغییراتی ایجاد شده و عملکرد کلی سازمانها تسهیل شده اما این تغییرات محسوس نیست. دولت دغدغههای دیگری دارد که برایش در اولویت قرار دارد و هنوز نگاه کلانی به این حوزه ندارد . پیش نویس قانون تشکلهای اجتماعی مدنی از ایرادات عمده ای برخوردار است که نه تنها ازتغییرات نگرش دولت خبر نمیدهد بلکه گویای اعمال محدودیتهای بیشتر برای تشکلهاست. حداقل انتظارتشکلهای مدنی ازدولت، حمایت وکمک رسانی است چراکه آنچه تشکلها انجام میدهند در واقع بخشی از وظایف دولت است وتشکلها باانجام آن حمایت خود از دولت را اثبات میکنندوانجام امور را برای دولت تسهیل مینمایند.
ارزیابی شما از چشم انداز فعالان وتشکلهای غیردولتی حوزه کودکان و حقوق آنها در آینده چیست؟
من امیدوارم پیش نویس قانون تشکلهای اجتماعی مدنی که درحال حاضر مطرح است با تغییرات اساسی در نگرش و مواجهه با سازمانهای مردم نهاد به صحن مجلس برود. من در عین حالی که به ضرورت وجود قانون خاص و قابل اتکا در این خصوص اعتقاد دارم با اعمال هر گونه محدودیت به بهانه نظارت مخالفم.سختگیریهای این لایحه در اعطای مجوزفعالیت به نهادهای مدنی و دخالتهای متعدددررونداجرای وظایف این نهادها میتواندمخرب وتهدیدکننده باشد وازرشدفعالیت نهادها جلوگیری کند که البته این به معنای مخالفت با نظارت بر این نهادها نیست.
به هر حال در صورت برداشتن محدودیتها، زمینه فعالیت تشکلها میتواند گسترش یابد و به تعامل آنها با دولت کمک کند. هر چند تشکلها روزبهروز در جامعه بیشتر شناخته میشوند و توانسته اند اعتماد عمومیرا جلب کنند که این خودش چشمانداز مثبتی راپیش روقرار میدهد خاصه آنکه درحوزه کودک ، نگرش مثبتی ایجاد شده است وسمت وسوی حرکت همه نهادها به تحقق هر چه بیشتر حقوق کودک تمایل نشان میدهد .
روزنامه قانون